سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 32
بازدید دیروز : 55
کل بازدید : 31859
کل یادداشتها ها : 154
خبر مایه


 9 ) « کذبت قوم لوط بالنذر. انا ارسلنا علیهم حاصباً إلا آل لوط ص نجیناهم بسحر. نعمة من عندنا ج کذالک نجزی من شکر. و لقد انذرهم بطشتنا فتماروا بالنذر. و لقد راودوه عن ضیفه فطمسنا اعینهم فذوقوا عذابی و نذر. و لقد صبحهم بکرةً عذابٌ مستقر. فذوقوا عذابی و نذر. و لقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر. (33-40 قمر) » .       

الف ) آیه ی 33 قمر گویای این امر است که قوم لوط هم، مانند اقوام پیشین از کفار؛ بیم دهندگان و رسولان حق را تکذیب کردند.

ب ) آیات 34-35 قمر اشاره به عذاب این قوم از نوع سنگباران به خاطر ستمگری بر خودشان، یعنی همان تکذیب رسول و آیات الاهی و  انجام عمل فحشای لواط دارد و اینکه این تنها آل لوط به جز همسرش بودند که از این عذاب در سحرگاهان آن هم فقط و فقط به لطف الاهی که موضوع همان میهمانان حضرت ابراهیم یا رسولان الاهی باشد، رهایی یافتند وگرنه برای کسی یار و یاوری جز خدا به خصوص هنگام آمدن عذاب بر قوم لوط وجود نداشته و نخواهد داشت.

پ ) آیه ی 36 قمر در راستای آیه 63 حجر بیان می دارد که حضرت لوط ع قومش را از قهر خدا بیم داد اما آنها در وقوع آن شک کردند. یعنی آنچه که رسولان الاهی برابر آیه ی 63 حجر به او گفته بودند که برایش ماموریت دارند و خود را از راستگویان ذکر کرده بودند و ماموریت شان را نیز حق بر شمرده بودند.

ت ) آیات 37-39 قمر به عذاب این قوم اشاره دارد از آن جهت که به لحاظ فعل بد فحشای لواط، به محض مطلع شدن از میهمانان حضرت لوط که همان رسولان الاهی در قالب و به شکل مردان باشند به در خانه اش آمدند و برابر آیه ی 37 قمر از آن حضرت؛ میهمانانش را که به صورت مرد بودند خواستند و لذا اینگونه شد که عذاب الاهی را به طریق سنگباران شدن در بامدادان چشیدند در حالی که به لطف الاهی و برابر ماموریت رسولان الاهی که شرحش در آیات سوره ی حجر گذشت و نیز برابر آیات 34-35 همین سوره یعنی قمر، این تنها " آل لوط " بود که به جز همسر حضرت لوط از این عذاب الاهی در سحرگاهان همان شب نجات پیدا کردند. در واقع روشن تر می شود که وقتی عذاب الاهی می آمده ، رسولان حق و مومنین همراه آنها هر یک به طریقی از عذابش رهایی می یافته اند که در اینجا حضرت لوط و آلش و مومنین همراه آنها که از تعداد آنها تنها خدای یکتا آگاه است؛ پیش از آمدن عذاب الاهی و با ماموریت فرشتگان یا رسولان الاهی است که شهر را ترک می کنند و بدین سبب از آن عذاب دردناک دنیایی قوم لوط به خاطر عمل مفسده و فحشای لواط؛ به لطف خدا رهایی و نجات می یابند. همانگونه که حضرت نوح و مومنین همراه او به لطف خدا با قرار گرفتن در کشتی ساخته شده به امر خدا بود که از عذاب الاهی بر قوم کافر نوح رهایی یافتند و ...

ث ) آیه ی 40 سوره ی قمر، همانند آیات 17، 22 و 32 همین سوره که مرتبط با اقوام پیشین است؛ و در این جا مرتبط با قوم لوط، اشاره به این امر دارد که خدای یکتا می فرماید ما قرآن را آسان کردیم تا همه پند گیرند؛ بعد یادآور می شود که آیا پند گیرنده ای هست؟ یعنی باید از سرانجام این اقوام گناهکار پند گرفت و دانست که تباهی روی زمینْ از هر نوعش که باشد عذاب خداوند را بدنبال خود دارد و در این راه هیچ کس نباید خود را ایمن بداند که همانا تنها راه ایمن شدن از خشم الاهی در ایمان و انجام کارهای شایسته و آلوده نکردن ایمان به ستمگری ضمن پرهیزگاری و تقوای الاهی است، همانگونه که رسولان خدا و مومنین به لطف الاهی بواسطه ی همین ایمان و عمل صالح و پرهیزگاری، از آن عذابها که شرحشان تا کنون گذشت؛ نجات و رهایی یافتند و به رستگاری رسیدند.

گفتار سوم : نتیجه گیری پایانی

1 – اینکه حضرت لوط ع از ایمان آورندگان به حضرت ابراهیم ع و همگن وی بوده که پس از ایمان آوردن به او به عنوان مهاجر الی الله به سوی قوم خود، لوط می رود.

2 – اینکه قوم لوطْ عمل فحشای لواط و یا به تعبیر امروزی همجنس گرایی را مرتکب شده اند؛ امری که پیش از آن هیچ قومی و هیچ کسی مبتلا و عامل بدان نبوده است؛ چه آنکه نه تنها حضرت لوط برای بازداشتن آنان از این فعل حرام و گناه کبیره به عنوان رسالت الاهی خویش؛ این موضوع را بدانان یادآور می شود؛ بلکه هیچگاه آنان نیز این را عنوان نمی دارند که این سنت پدرانشان بوده است زیرا در قرآن ذکری از آن به میان نیامده است. اما این ذکر برای بت پرستان در قرآن آمده است که وقتی نصیحت می شوند که دست از پرستش غیر خدا بردارند زیرا که خدایی جز الله برای کسی نیست و او پروردگار همه است و ...؛ این موضوع یعنی عادت پیشینیان و آیین پدرانشان که بت پرستی باشد را پیش می کشند. و این بدان معناست که این فعل یعنی فحشای لواط این قدر نکوهیده و بی سابقه بوده که وقتی در بین قوم لوط رواج می یابد؛ خدای یکتا برایشان رسولی را از میان خودشان که حضرت لوط ع باشد را به عنوان برادرشان برایشان می فرستد تا تقوای الاهی پیشه کنند و فرمان او را ببرند و دست از کار زشت لواط که پیشینه ای در بین هیچ فردی یا گروهی نداشته بردارند که چون به هشدارها و پندهای آن حضرت گوش فرا ندادند، بنابراین مورد خشم الاهی از نوع بارش سنگ از آسمان که می شود گفت همان فرود شهاب سنگ ها[1] به زمین و محل زندگی این قوم باشد؛ واقع و نابود شدند.

3 - اینکه حضرت لوط ع از پیامبران تبلیغی پس از حضرت صالح ع و رسول خدا برای قوم خود، لوط بوده است تا بدانان بگوید که تقوای الاهی پیشه کنند و دست از کار زشت لواط بردارند و از عذاب الاهی بترسند و فرمان او را ببرند.

4 – اینکه عمل لواط، نوعی از فحشاست که از گناهان کبیره به شمار می رود و عاملین بدان از هر قوم و قبیله ای که باشند مورد عذاب الاهی قرار می گیرند. و البته باید یادآور شد که در این زمینه با مومنین به واسطه ی آیات قرآن کریم در این خصوص اتمام حجت شده است که در این خصوص باید راه پرهیزگاری را با تقوی الله در پیش بگیرند؛ مرتبط با غیر مومنین نیز باید که آیات خدا را برایشان خواند تا عاملین بدان دست از این کار زشت بردارند.

5 – اینکه خداوند یکتا ، حضرت لوط ع را از جمله رسولانی دانسته که بر جهانیان برتری داده است : « و اسماعیل و الیسع و یونس و لوطا ج و کلاً فضلنا علی العالمین. (86 انعام) » .

6 – اینکه خدای یکتا به حضرت لوط ع حکم و علم عطا کرد و او را همانطور که در متن گذشت، از شر قومی که انجام دهنده ی خبائث و از تباهکاران روی زمین بودند رهایی بخشید و وارد رحمت خودش کرد : « و لوطاً آتیناه حکماً و علماً و نجیناه من القریة التی کانت تعمل الخبائث ج انهم کانوا قوم سوءٍ فاسقین. و ادخلناه فی رحمتنا ص انه من الصالحین. (74-75 انبیاء ) » .

7 – اینکه رسولان الاهیِ مژده دهنده به فرزند دار شدن حضرت ابراهیم ع و مورد عذاب واقع شدن قوم لوط ؛ ابتدا به عنوان میهمان بر آن حضرت به عنوان پیامبر اولوالعزم الاهی ع وارد و بعد از آن به عنوان میهمان و اینکه رسولان خدایند و برای نجات او و آلش غیر از همسرش که از بازماندگان است و نیز عذاب قومش به خاطر سمتگری بر خودشان با عمل لواط؛ بر حضرت لوط ع به عنوان پیامبر تبلیغی خداوند و به امر حضرتش جل عظمته وارد می شوند. و این بدان معناست که آمدن فرشتگان بر روی زمین به اذن الاهی هم می تواند حاوی مژده باشد و هم حاوی عذاب، که در اینجا برای حضرت ابراهیم ع مژده ی اسحاق و بعد از آن یعقوب بود و برای قوم گناهکار و تباهکار و ستمگر لوط؛ عذاب و خشم خداوندی بود.

8 – « ضرب الله مثلاً للذین کفروا امرأت نوح و امرأت لوط ص کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتاهما فلم یغنیا عنهما من الله شیئا و قیل ادخلا النار مع الداخلین. (10 تحریم ) ». به طور خلاصه اینکه این آیه ی کریمه میرساند که خویشاوندی ها اعم از نسبی و مرتبط با این آیه ی کریمه، سببی؛ هیچ تاثیری در رفع خشم و عذاب خداوندی در این گیتی و وارد جهنم شدن در آن گیتی به خاطر انجام کارهای بد ندارد و در واقع هر کس بار خود را بر می دارد، حتا اگر چنین بستگانی؛ همسران پیامبران خدا همچون حضرت نوح ع و حضرت لوط ع بوده باشند که به خاطر خیانت به این دو برگزیده ی خدا؛ سرانجامشان عذاب خدا در این دنیا و دوزخ در آن سراست، به نحوی که خدای یکتا برابر این آیه ی کریمه این دو را نمونه ای برای کفار می آورد تا بدانند که نسبت ها تاثیری در رستگاری ندارد بلکه این ایمان و انجام کارهای شایسته و پرهیزگاری است که رستگاری و کامروایی دو جهانی را برای هر کس بدنبال خود دارد. جان کلام اینکه مومنین باید بدانند که ضمن ایمان؛ باید آیات خدا را که بر حضرت محمد ص فرو فرستاده و نازل شده را بشنوند و فرمان ببرند و با انجام کارهای خوب و شایسته؛ تقوای الاهی داشته باشند و از کارها و گناهان کبیره ای که خشم و عذاب خدا را بدنبال خود دارد و نمونه ای از آن، فعل ناپسند و زشتِ لواط است بپرهیزند و بدانند که برخورداری از شفاعت بزرگان دین به عنوان برگزیدگان خدای یکتا به اذن حضرتش در به کار بستن هر آنچه است که او بدان امر و واگذاشتن هر آنچه است که او از آن نهی کرده است و همه در قرآن کریم آمده است.

9 – البته باید افزود که کلمه ی " لواط " در قرآن کریم به کار نرفته است به نحوی که بشود گفت که این واژه از قوم لوط گرفته شده یا از هم ریشه های آن است ؛ بلکه از این عمل نکوهیده و غیر انسانی و به تعبیر بهتر گناه کبیره، تحت عناوین: " عمل سیئه یا کار بد" [2]؛ " قطع کننده ی راه مشروع زناشویی و انجام دهنده ی منکر "[3] ؛ " انجام دهندگان خبائث "[4]، نام برده شده است به نحوی که مردان این قوم به " انجام شهوت با یکدیگر از غیر زنان " [5] سرگرم بوده اند.

10 – و نکته ی پایانی مرتبط با این بخش از بحث اینکه باید دانست که خدای یکتا هیچگاه دستور به انجام فحشا که از اعمال شیطان است به بنی آدم نمی دهد: « یا بنی آدم لا یفتننکم الشیطان کما اخرج ابویکم من الجنة ینزع عنهما لباسهما لیریهما سوآتهما ق انه یری?کم هو و قبیله من حیث لا ترونهم ق انا جعلنا الشیاطین اولیاء للذین لا یؤمنون. و اذا فعلوا فاحشة قالوا وجدنا علیها آباءنا والله امرنا بها ق قل ان الله لا یأمر بالفحشاء ص أتقولون علی الله ما لا تعلمون. قل امر ربی بالقسط ص و اقیموا وجوهکم عند کل مسجد وادعوه مخلصین له الدین ج کما بدأکم تعودون. فریقا هدی? و فریقاً حق علیهم الضلالة ج انهم اتخذوا الشیاطین اولیاء من دون الله و یحسبون انهم مهتدون. (27-30 اعراف ) »[6].

 

با سپاس بی کران خدای یکتا را به خاطر این منت و نعمت های بی شمارش. 03/09/1396

 

 



[1] - والله اعلم.

[2] - آیه ی 78 سوره ی هود.

[3] - آیه ی 29 سوره ی عنکبوت .

[4] - آیه ی 74 سوره ی انبیاء .

[5] - آیات 80-81 اعراف، 54-55 نمل، 28 عنکبوت.

[6] - برگردان فارسی: ای فرزندان آدم مبادا شیطان شما را فریب دهد چنانکه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد ، جامه ی عزت از آنان بر کند و قبایح آنان را در نظرشان پدید آورد. همانا شیطان و گروه او شما را از جایی می بینند که شما آنها را نمی بینید. ما نوع شیاطین را دوستدار آنان که ایمان نمی آورند قرار دادیم. آن کسانی که چون کار زشتی کنند گویند ما پدران خود را بدین کار یافته ایم و خدا ما را بر آن امر نموده؛ بگو بدرستی که خدا دستور به کار زشت و فحشا نمی دهد. آیا بر خدا چیزی را می گویید که بدان دانش ندارید. بگو ای رسول ما پروردگار من شما را به عدل و درستی امر کرده و نیز فرموده که رویهایتان را نزد هر مسجد برپا دارید و او را برای دین اسلام پاکیزه دل بخوانید همچنانکه او شما را در آغاز آفرید به سوی خود باز می گرداند. گروهی به طاعت خدا هدایت یافتند و گروهی ثابت در گمراهی شدند، چون خدا را گذارده و شیطان را از غیر خدا به دوستی گرفتند و می پندارند که آنان نیز راهنمایی و هدایت شده اند.






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ